سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تنگدستى بزرگتر مرگ است . [نهج البلاغه]
lezate amookhtan

مگسی بر کاهی نشست که ان بر ادرار خری روان بود. مگس مغرورانه بر ادرار خر کشتی می راند و می گفت : من علم دریا نوردی و کشتی رانی خوانده ام. در این کار بسیار تفکر کرده ام. ببینید این دریا و این کشتی و مرا که چگونه کشتی میرانم. او در ذهن کوچک خود بر سر دریا کشتی می راند ان ادرار,دریای بی ساحل به نظرش می امد و ان برگ کاه کشتی بزرگ,زیرا اگاهی و بینش او اندک بود.جهان هر کس به اندازه ذهن و بینش اوست.ادم مغرور و کج اندیش مانند این مگس است. و ذهنش به اندازه درک ادرار الاغ و برگ کاه...

مثنوی...


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط nasim taghizadeh 90/3/22:: 12:39 صبح     |     () نظر